هميشه سلام......(((بيا با من تو يكى شو )))......................................................................... فاصله چقدر زياده، بين چشماى من و تو......... ديگه هيچ ستارهاى نيست، توى شبهاى من و تو........ من مىخواستم عاشقانه، قصهها با تو بسازم........... تو طلوع كُنى تو چشام، پشتِ سايه جون نبازم........ اما تو اينجا نبودى، تا ببينى كه چه تنهام.......... تا كه دستامو بگيرى، برسم به آرزوهام.......... قصهى عشقِ من و تو، خالىِ از شك و ترديد......... اما ترسِ من از اينه، نشه تا ابد تو رو ديد........... فاصله چقدر زياده، بينِ چشماى من تو.......... ديگه هيچ ستارهاى نيست، توى شبهاى من و تو........ اگه حرفامو شنيدى، منو نسپار تو به پاييز............ پا نذار رو آرزوهام، آرزوم تويى دلانگيز.............. بيا با من تو يكى شو، بده دستاتُ تو دستم........ تا سرِ پاهَمُو زنده، تا يه روزى نَشِكَستم................ بيا با من تو يكى شو، بيا با من تو يكى شو.......... بيا با من تو يكى شو، بيا با من تو يكى شو........... ((شايا تجلي))